نقد و بررسی
خلاصه رمان شبی که خواستمت
شبی که خواستمت، نوشتهی زهرا بیگی، یه رمان عاشقانه و عاطفیه که داستان رُستا، دختری ساده و پر از احساس رو روایت میکنه. رُستا برای حفظ آبروی خانوادش، تصمیم بزرگی میگیره: خونهی پدریش رو ترک میکنه و با یه قلب پر از امید و ترس، راهی یه شهر جدید میشه. دنبال یه آیندهی بهتره، یه زندگی که شاید بتونه زخمهای گذشته رو التیام بده.
این داستان پر از لحظههاییه که دلت رو میلرزونه از اون حس گمگشتگی تو یه شهر غریب، تا جرقههای عشقی که شاید تو غیرمنتظرهترین لحظهها روشن بشه. زهرا بیگی با نثرش انگار داره باهات گپ میزنه، انگار داره میگه: گاهی برای پیدا کردن خودت، باید همهچیز رو پشت سر بذاری. رُستا با هر قدمش تو این مسیر، انگار یه تیکه از وجود تو رو هم با خودش میبره—پر از مبارزه، پر از امید.
چرا باید این رمان رو بخونی؟
اگه دنبال یه داستان عاشقانهای که واقعی و پر از عمق باشه، رمان شبی که خواستمت همونه. رُستا و ماجراهاش مثل یه آینهست نشون میده که حتی تو تاریکترین لحظهها، یه نور کوچیک میتونه راه رو نشون بده. این رمان مثل یه دوست صمیمیه که باهات درددل میکنه، از عشق، از سختیها، و از امید. فقط آماده باش، چون وقتی پاتو تو دنیای رُستا میذاری، دیگه نمیتونی برگردی.










0دیدگاه