نقد و بررسی
خلاصه رمان زن شرطی
رمان زن شرطی قصهی یه زنِ خستهست. ماریا… زنی که یازده سال از عمرش رو پای یه انتخاب اشتباه سوزونده. توی قفس یه زندگی پرتنش، پر از جنگهای ریز و درشت. درست وقتی تصمیم میگیره بندهای اون قفس رو پاره کنه و جدا بشه، خبر یه بارداری ناخواسته میاد و همهچیو میریزه به هم.
ماریا، توی اون لحظهای که باید بین گذشتهی تلخ و آیندهی نامعلوم یکی رو انتخاب کنه، راهی میره که خیلیها حتی جرأت فکر کردن بهش رو ندارن: پایان دادن به بارداری. غیرقانونی، پرخطر… اما به خیال خودش یه جور رهایی.
ولی خب… زندگی هیچوقت انقدر راحت ول نمیکنه. پای یه قتل وسط میاد. قتل همسر سابق. و ماریا ناخواسته کشیده میشه وسط ماجرایی که اصلاً براش آماده نبوده.
هفت ماه بازداشت، هفت ماه نفسگیر و خفهکننده. و وقتی بالاخره آزاد میشه… نه به خاطر عدالت یا قانون، بلکه به خاطر یه شرط عجیب. شرطی که همهچیو عوض میکنه.
از اونجا به بعد، قصهش تازه شروع میشه. پر از تناقض، پر از احساسات گرهخورده، پر از جنگ با خودش و گذشتهای که ولکن نیست.
رمان زن شرطی فقط یه رمان عاشقانه نیست. بیشتر شبیه یه آیینهست. آیینهی زنهایی که توی مرز بین خواستن و نخواستن، بین بودن و نبودن، بین عشق و انتقام، گیر میکنن و باید دوباره یاد بگیرن چطور نفس بکشن.
—
میخوای اینو برات جمعوجورتر هم دربیارم، جوری که بشه گذاشت توی توضیحات کوتاه محصول برای سایتت؟













0دیدگاه