رمان آوانگارد اثر سرو روحی

کرانه، دختری خودساخته و زخمی از گذشته، بعد از رانده شدن از خانه، به منزل پدربزرگش پناه می‌برد. او در تلاش برای ساختن زندگی مستقل، بارها با شکست روبه‌رو می‌شود. اما در مسیر درمان پدربزرگ، با پزشک جوانی آشنا می‌شود که رفتارش بیش از حد حمایت‌گرانه است. رابطه‌ای که ابتدا فقط یک حضور ساده در روزهای دوشنبه است، کم‌کم رنگی از عشق و تعلیق به خود می‌گیرد. اما پشت این حمایت، رازی نهفته است که کرانه را به چالش می‌کشد: آیا این عشق واقعی‌ست یا نقابی برای چیزی دیگر؟

بخشی از رمان آوانگارد:

“من دانشگاه را تمام کرده‌ام بابا.”
سمتش چرخیدم.
– “مگه موقتی نیست؟”
رنگ از صورتش پرید. لب باز کرد تا چیزی بگوید… مثل فراهم کردن آب‌نبات چوبی برای گریه نکردن و تحمل درد سوزن آمپول.

این صحنه، یکی از لحظات عاطفی و پرتنش رمانه که نشون می‌ده چطور کرانه با واقعیت‌های تلخ زندگی روبه‌رو می‌شه، بدون اینکه از خودش دست بکشه.

درباره نویسنده:

سروناز روحی کیست؟

سروناز روحی نویسنده‌ای‌ست که با قلمی لطیف و روان، به سراغ موضوعاتی مثل استقلال زنان، عشق‌های پیچیده و روان‌شناسی شخصیت‌ها می‌ره. آثارش معمولاً با استقبال خوبی از سوی خوانندگان مواجه می‌شن. رمان آوانگارد یکی از آثار محبوب اوست که در فضای مجازی و بین علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و عاشقانه، جایگاه خاصی پیدا کرده.
تا این لحظه اطلاعاتی درباره دریافت جایزه یا اقتباس سینمایی از این اثر منتشر نشده، اما قدرت روایت و محبوبیتش نشون می‌ده که ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک اثر تصویری داره.

ویژگی‌های برجسته رمان:

چرا آوانگارد خاصه؟

• روایت عاشقانه‌ای ملایم با تعلیق بالا
• شخصیت‌پردازی دقیق و چندلایه
• پرداختن به موضوع استقلال زنان در جامعه
• دیالوگ‌های واقعی و تأثیرگذار
• ترکیب فضای احساسی با چالش‌های اجتماعی

مناسب برای چه کسانی است؟

اگه دنبال داستانی هستی که عشق رو نه به‌عنوان یک افسانه، بلکه به‌عنوان یک تجربه انسانی و پیچیده نشون بده، آوانگارد برای توئه.
مناسب برای:

• علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه با لحن روان‌شناختی
• کسانی که به شخصیت‌های زن مستقل و واقعی علاقه دارن
• خوانندگانی که از روایت‌های پرکشش و بدون حاشیه‌نویسی لذت می‌برن

آوانگارد، فقط یک رمان نیست، یک تجربه‌ی درونی‌ست!

آوانگارد تو رو با خودش می‌بره به دنیایی که در اون، عشق نه فقط یک احساس، بلکه یک مسیر برای شناخت خودته. کرانه رو دنبال می‌کنی، باهاش می‌جنگی، می‌لرزی، و شاید در نهایت بخشی از خودت رو در آینه‌ی داستانش پیدا کنی.
اگه دنبال یه رمان واقعی، احساسی و پرکشش هستی، آوانگارد رو از دست نده.