نقد و بررسی
خلاصه رمان 28 گرم
رمان ۲۸ گرم قصهی دختریه به اسم راحیل. دختری که از همون اولش زندگی آسونی نداشته. ناچار شده زیر سقف خانوادهی عموش بزرگ بشه و خب… همین “ناچاری” همهچیزو برایش سختتر میکنه.
یه روز اما همهچی از کنترلش درمیره. ۲۸ گرم طلا گم میشه. شاید کوچیک به نظر بیاد، ولی همین مقدار کافیه تا زندگیشون زیر و رو بشه. شوهر عمو به خاطر اون طلاها تا یک قدمی زندان میره و راحیل… خب، راحیل خودش رو وسط ماجرایی میبینه که نه خواسته بود و نه انتخاب کرده بود.
برای اینکه سقف بالای سرشون نریزه، مجبور میشه کاری کنه که کمتر کسی بهش فکر میکنه: خونش رو بده. همون لحظهست که درِ یه دنیای دیگه به روش باز میشه. دنیایی تاریک، پر از خطر و رازهایی که بوی مرگ میدن.
اینجا پای شاهرخ خسروانی وسط میاد. مردی مرموز، با اون نگاه نافذ و شخصیتی که هرکسی رو سر جاش میخکوب میکنه. حضورش همهچیو تغییر میده. معماهای جدید، احساساتی که راحیل حتی نمیخواست بهشون فکر کنه… و یه جوری، وسط این همه آشوب، جرقههای عشق.
رمان ۲۸ گرم فقط داستان گم شدن یه مشت طلا نیست. بیشتر شبیه سفره… سفری برای پیدا کردن حقیقت، جنگیدن با ترسها، و شاید پیدا کردن کسی که بتونی کنارش دوباره به زندگی اعتماد کنی. اما خب… یه سؤال همیشه توی هوا معلق میمونه: راحیل میتونه توی این مسیر عشق واقعی رو پیدا کنه؟ یا قرارِ بین خیانت و فریب گم بشه؟













0دیدگاه